شعرهای الینا

شب یلدا

شب یلدا اومده دوباره واسمون زمستونو میاره 

سوز و سرما بازم تو راهه برف و بارون بازم میباره

یلدا قشنگ و زیباست بلند ترین شبهاست

شادی میاره برامون با هم میشیم مهربون  

سلام

س مثل سلامه اول هر کلامه سلام سلام بچه ها

چه طوره حال شما خوشحال و شاد و خندون

یه بچه مهربون هستید شما بچه ها گلهای ناز و زیبا

سلام به تو ای عزیز چه خوشکلی و تمیز

همیشه سالم باشی هیچوقت مریض نباشی.

 

خونه وقتی تو خونه مامان خنده به لب داره دنیا میخنده برام شادی میاره بابم که از راه میاد با بوسه ای شیرین برای ما بچه ها هدیه میاره تو باغچه خونه ما پر از گل و گیاهه ما مثل شاپرک ها میرقصیم روی گلها با هم آواز میخونیم تو این خونه زیبا ...تو این خونه زیبا.... علامت خطر: من خطرم بچه ها هرجا که دیدید مرا دوست شمام همیشه دشمن درد و بلا تابلو: ما دو تا تابلو خواهریم خطرها را یادآوریم خطر به گردش به راست خطر به گردش به چپ یعنی که احتیاط کن به چپ یا راست نگاه کن. مهد کودک: اینجا که مهد کودکه پر از گلهای کوچکه بچه هاش مثل گلن خیلی قشنگ و تپلن مربیهای مهربون دلسوز و خوب و خوش زبون یاد میدهن به بچه ها از همه چی از همه جا قصه میگن برایشون شعر میخونن شاد و رها پیش از غذا پس از غذا میوه میدن به بچهها مواظب آنها هستن دلسوز و خوبی میکنن زحمت بسیار میکشن با بچه ها مثل مادرن بچه ها دوستشون دارن.... خوشحال : خوشحال و شاد و خندانم قدر دنیا رو میدانم دست بزتم من پا بکوبم من شادانم در دلم غمی ندارم زیرا هست سلامت جانم عمر ما کوتاس چون گل صحراست پس بیائید شادی کنیم گل بریزم من از روی دامن بر روی خرمن شادانم